حس خوب با تو بودن
سلام نازنینم :
دیروز جمعه بود و من و تو حسابی راضی از اینکه از صبح در کنار هم هستیم. صبح کله سحر وقتی بیدار شدی و از توی ننو سرک کشیدی و منو دیدی حسابی ذوق کردی وای که چقدر دلم موقع خنده هات ضعف میره.البته ناگفته نماند که به خاطر انجام کارای عقب افتاده خونه مجبور شدم بیشتر وقتم رو توی آشپز خونه و حومه... بگذرونم ولی تو هم دور و برم می پلکیدی و گاهی غر می زدی و گاهی لبخند. یه بارم که سرو صورتت رو توی ظرفی که توش آبا بود فرو بردی و هر هر خندیدی...
عاشق اون موقع هایی ام که شیشه تو دستت می گیری و سرت رو روی سینم می ذاری و شیر می خوری.. احساس می کنم این روزا تو هم مثل من خیلی وابسته شدی...
پسرم داشتن تو یعنی داشتن تمام دنیا...با تو دیگر دنیا به کار من نمی آید...پس بمان دنیای من...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی