محمدمهديمحمدمهدي، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه سن داره

مهدی بهار مادر

به پسرم....

1390/3/30 12:57
نویسنده : مامان مهسا
530 بازدید
اشتراک گذاری

این شعر رو توی یکی از سایتها خوندم.فکر می کنم از مهدی سهیلی باشه با کمی تغییر واست        می نویسم..

هوا آفتابی میشه چشماتو واکن پسرم

 آسمون ابی میشه من و نیگا کن پسرم

 قربون صداقتت برم یه لحظه رو به روم

مثل آیینه بشین با من صفا کن پسرم

  آسمون منتظر بچگیاته حالیته؟

 ناز شستت.پاشو بادبادک هوا کن پسرم

لب هره که میری بازی، حواست همه وقت سر جاش باشه،

 همه جا رو نیگا کن پسرم

 بازی اشکنک داره پایننن نیفتی مامان جون

 سر شکستنک داره...سرتو بالا کن پسرم

اگه مثل من زمین خوردی یه وقتی بی هوا

یا علی بگو و مولا رو صدا کن پسرم

 خوب من! مهربونی چیز بدی نیست بخدا

همه ی دردا رو با همین دوا کن پسرم

 اگه بد دیدی بگو خدا نیامرزه من و

 اگه خوب شدی برو من و دعا کن پسرم

 پسرم مثل مامان اهل صفا باش با همه

با تموم ادما اینجوری تا کن پسرم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

دریا
1 تیر 90 23:32
مهسا جون نوشته هات خیلی قشنگه اما من با خوندنشون زارزار گریه کردم...یاد پسرکم افتادم وقتی همسن کوچولوی تو بود...دلم براش تنگه ...پس این 5شنبه کی میاد!!!!!!