برایت می نویسم تا بدانی..
سلام ناز گلکم... این یکی دوروزه اتفاقات زیادی افتاد و ....پنجشنبه شب من دوباره یه کم دلم گرفته بود و داشتم سنتور می زدم که .... چون دسترسی به اینترنت نداشتم همه رو واست تو دفترت نوشتم. بعد از نوشتن برگشتم و همه چیزایی رو که واست تا قبل از اینکه واست وبلاگ درست کنم توی دفتر نوشته بودم خوندم .خاطره ها دو باره برام زنده و روشن شد.مثل روز واضح و پیدا.انگار که همین دیروز اتفاق افتادن.با بعضی هاشون چند قطره ای اشک ریختم و با بعضی هاشون لبخند زدم. چقدر خوشحالم از اینکه دارم واست می نویسم. تا هم واسه شما بمونه و هم واسه خودم .اینطوری دیگه خاطرات قشنگ روزهای کودکی تو رو از یاد نمی برم و خاطرات بد هم برای عبرت حفظ می کنم.تا یاد م نره که اطرافیان...
نویسنده :
مامان مهسا
13:57