بعد از چند وقت...
سلام پسمر شيطون بلاي ماماني: بالاخره مسافرتمون هم تموم شد و زندگي از امروز دوباره روال عاديشو در پيش گرفت.مسافرت با همه زيباييهاش سختيهاي خاص خودش رو داره و وقتي كه به خونه برمي گردي يه حس آرامش و امنيت عجيب وجودت رو پر ميكنه. اين حس رو نه تنها من و بابا داشتيم شما هم اين حس رو كاملا نشون دادي و از وقتي برگشتيم خيلي آروم شدي و ديگه مثل زمان مسافرت نق نق نميكني. روي هم رفته مسافرت خوبي بود و خيلي خوش گذشت و همه چيز عالي بود. واي كه چقدر احساس سبكي مي كنم و چقدر با ديدن گنبد و بارگاه آقا دلم باز شد و غصه ها فراموش. راستي اين چند روز كه ما نبوديم باباجون مجيد دوباره قلبش درد گرفته بوده و با زور مامان جون رفته بوده بيمارستان. البته اينا...
نویسنده :
مامان مهسا
14:18